سفر در وطن

سفرِ درونی، سفر از صفات مذموم به ستوده

سفر در وطن

سفرِ درونی، سفر از صفات مذموم به ستوده

پانزده

پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۴۹ ق.ظ

بخوام حساب کنم دقیقا دو ماه و ۱۵ روزه که چادر میپوشم

داستانش طولانیه که چی شد و من چطور چادر سرم کردم یا کم لطفی نکنم بهتر بگم چی شد که افتخار پوشیدن چادر نصیب من‌ شد ...

تو این ۲ ماه و ۱۵ روز باررررررها با مامان و خواهرم بحث جدی تا حتی نزدیک دعوا! داشتم که جمع کن بابا اون پارچه مشکیه رو ... همه پیشرفت میکنن بعد حالا تو یادت افتاده چادر سرت کنی ؟ من خجالت میکشم بگم مامانم نماز صبحش قضا نمیشه ولی با من دعوا _ جدا دعوا _ میکنه که چادرمو دیگه نپوشم ! و خواهرم هم ! خواهرم تا چند وقت پیش پوشیدن "عبا" رو لوس و بی معنی و مسخره میدونست وقتی عبا تن یه خانوم میدید میگفت اینا هم تکلیف ندارن ، یا درست چادرتو سرت کن یا مانتو آدمیزادی بپوش نه اینی که اینقدر تو دست و پاعه !!! بعد حالا واسه اینکه من چادرمو بردارم میگه ببین میخوای محجب باشی عبا هم خوبه ها ، عبا بپوش بببین فلانی رو چقدر قشنگ شده ! و من _ فک کنم برای اولین بار_ با تحکم بهش گفتم بسه وسط بودن ، بسه وسط ماجرا بودن یا کامل اینوری یا کامل اونوری ! منو جمع مذهبی ها نمیخواست چون ظاهرم شبیهشون نبود ولی تو جمع غیرمذهبی ها هم دلم نمیخواست باشم چون افکار و خواسته ها و سبک زندگیشون با من جور نبود ، من موندم وسط ، نه اینور جا داشتم نه اونور ، و حالا تکلیفم مشخصه ، دیگه نمیخوام وسط باشم ! 

من واقعا خجالت میکشم بگم خانواده من نماز میخونن، روزه میگیرن‌، حساب کتاب مالشون رو دارن که خمسش پرداخت بشه ولی در برابر چادر من گارد دارن ...

بعد امشب این پست شاگردبنا رو خوندم ...

و حس کردم چقدر خونواده این شکلی دلم میخواد 

خونواده ای که اینقدر پشت همن ، اینقدر کنار همن اینقدر هوای همو دارن ، خدا واسه هم حفظشون کنه انشالله ، انشالله روز به روز برکت خونه شون بیشتر بشه ، انشالله روز به روز شادی تو خونه شون بیشتر بشه ، خدا از این مدل خونواده ها زیاد کنه ...

 

بعد یادم افتاد به اینکه مامانم خواستگار سپاهی منو بی دلیل ، فقط به خاطر سپاهی بودن رد کرد و من هرچی اشک‌و آه ریختم که نکن مادرجان نگو نه ، بذار آقاپسر و خونواده ش رو ببینیم ، شاید اصن پسره از من خوشش نیامد ، اینقدر زود نگو نه ، حرفم به گوشش نرفت و گفت نه و بهم گفت میگم نه تا ببینم اون چادرو برمیداری یا نه ... آخرم نفهمیدم با شغل آقا مشکل داشت که گفت نه یا میخواست با چادر من لجبازی کنه !

چند وقت بعد ، قرار شد خواستگار دیگه ای که رزومه تحصیلی کاریش به تایید مادر رسیده رو ببینم که موقع حاضر شدن بهم گفت ایشالا که این آقا واست خیر باشه و بهت بگه باید چادر سرت نکنی :) ... حالا بگذریم که آقا واسه من خیر نبود ( شایدم من واسش خیر نبودم خدا میدونه ... ) ولی آقاپسر بدجوررر طرفدار چادر بود :))))

خلاصه که 

چالش های من و خانواده م کم بود ... مسئله چادر هم بهش اضافه شده ‌‌‌...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۰۹
نفس

نظرات  (۴)

نفس تو چقدر منی دختر!

چالشات با مامانت و خواهرت و ...

ولی بجنگ و قوی باش

نذار حرفاشون روی تو تاثیری بذاره هر چند که میدونم خیلی سخته و مثل شاخ غول شکستنه :)

من سر قضیه ی ازدواج دیگه سرد شدم :) اینقدر که خانوادم اینجور موارد رو ندیده رد کردن دیگه اهمیت نداره برام.. تلاشی هم نمیکنم واسه تغییر عقیده‌شون :)

دروغ چرا؟! ترجیح میدم اصلا با این وضع ازدواج نکنم...

بابام خودش بعضی اوقات بهم میگه فلانی خواستگارت بود چون سپاهی بود یا طلبه بود یا...  ردش کردیم. با مثلا یه مورد بود اول به خودم خبر دادن ولی مامانم در نطفه خفه‌ش کرد چون میدونست بابام سپاهی قبول نمیکنه.

حالا من کار نداشتم به اینکه شخصیت اون ادم چی بود.. اینکه صرفا بابت این مخالفت یکی رو ندیده رد کنی خیلی متعصبانه‌س..

خلاصه که میفهمم وقتی عقیده‌ت برخلاف خانواده ی خودت باشه حتی نمیتونی به این فکر کنی که با ازدواج هم میتونی به سبک زندگی دلخواهت برسی.....

پاسخ:
حنانه یکی از دعاهام تو این شبهای قدر اینه که خدایا کمک کن چادرمو حفظ کنم ، من با عشق انتخابش کردم نذار حرف بقیه باعث بشه ازش زده بشم ...😓❤ 

راستش من نمیتونم در مورد قضیه ازدواج سرد بشم ... آتیشم تنده ... و دلم نمیخواد با حدود ۳۰ سال سن هنوز مجبور باشم طبق نظر خانواده م انتخاب کنم ... از یه جایی به بعد آدم دلش میخواد اداره زندگیشو خودش دست بگیره ‌‌‌... اصن میدونی یه وقتایی  از لجبازی میگم من یکیو میخوام که مخالف نظر و خواسته های خانواده م باشن ...

خُب قطعا باید خیلی وقتا صریح بود

ی نگاهی کردم فکر کنم معنیش بشه

 به‌کارگیری الفاظی با معانی روشن

آشکارا، بی پرده، رک، روشن

اقرارصریح نوعی از اقرار است که به صورت آشکار بدون تردید و با عباراتی خالی از ابهام که به صراحت دلالت بر حقی برای دیگری دارد ، ادا شود . این نوع از اقرار از توان اثباتی بالایی برخوردار است

آیا هیچکدوم ار اینا بودی

صریح باش

فرقی نی مادر پدر برادر خواهر دوست دشمن

همه آدما به هم حسادت می کنن 

خیلی وقتا حتی ناخواسته و بدون اینکه بخوان

احتمالا مادر و خواهرتم با اینکه

حتما دوست دارن  اما خُب

ی تَه حسادتی به این قضیه دارن

فرض کن ی فرد خانواده چادر سرش کن

اما مادر و خواهر نه 

خُب این گرون تموم میشه براشون

و جالبه اینجور آدما توی جمع های مختلف سعی می کنن

هم تیمی برا خودشون بگیرن علیه تو

آدمایی که اونام حسادت می کن

یا بدتر اینکه حسادتشون به نفرت و کینه تبدیل شده

خلاصه

صریح باش

اینطور که

بلاتشبیه به خانوادت

اما ببین صریح میخوام باشم :)

ی بخش از تربیت حیوونا تنبیه

فرض کن توی سیرک

ی ببر میره روی ی سکو وایمیایسته

خُ این ساعتها تنبیه و تشویق شده

که اون کارو بکنه

اینجوری باش  که اولا

تک تک بگیرشون

یعنی وقتی باهم هستن یا توی اون جمعهایی که

واسه خودشون هم تیمی گرفتن بحث نکن باهاشون

چون این حسادت و کینه مشترک باعث میشه

خیلی هوای همو داشته باشن

تک تک بگیرشون

صریح و کلی حرف بزن و مثل ضبط سوت

مثلا

با چادر من چ مشکلی داری ؟

من دوسش دارم

من باهاش راحتم

چرا بامن اینجوری رفتار می کنی ؟

چیکارت کردم که با من اینجوری رفتار می کنی

داری اذیتم می کنی

واقعا دیگه داری ناراحتم می کنی 

و چیزای مثل این جمله ها

و تموم کردن سریع بحث و ترک مکان با سردی

شاید ناراحت شی از این حرفام

اما این تنبیه برا تربیته

کم کم میفهمه ی سری حرفا چ واکنشی از طرف تو داره

کم کم میفهمه که برای اینکه اون واکنشو ازت نبینه

باید بره رو سکویی که تو میگی وایسه

 

پاسخ:
یه کم تند بود ولی خب ممنون از زمانی که گذاشتید و واسم نوشتید 🙏🌸

ی وقت سوء تفاهم نشه

شاید بعضی جاها املا بد خونده بشه

مثلا

(حتما دوست دارن  اما خُب

ی تَه حسادتی به این قضیه دارن)

(منظورم این بود که

خانوادت  دوستت   دارن

اما غریزی بهت غبطه می خورن)

یا

هم تیمی برا خودشون بگیرن علیه تو

( کُلی گفتم 

آدما تو بیشتر قضایا

برای خودشون هم تیمی میگیرن

علیه هر آدمی

(منظورم علیه خودتو نبود )

 

بیشتراعمال و رفتار آدمای دیگه 

توی مغز آدم جا نمیشه

چون مغز آدم محدودِ

اما قلب آدم قدرت وسیع تر شدنو داره

و همه ی آدما و اعمال و رفتاراشونو

میتونی توی قلبت جا کنی

به شرطی که تلاش کنی و قلبتو بزرگتر کنی

و آدم بزرگوار و صبوری بشی

صبور باش

موفق باشی:)

پاسخ:
مرسی از توضیحات تکمیلی 🌸 

مچکرم
همچنین شما 

انشاءالله خود مولا نگهدارت باشه💞❤️

مطمئنم کسی که خودش این مسیر رو نشونت داده نمیذاره زده بشی

حالا که با دل انتخابش کردی با منطق حفظش کن

مطلب درباره ی حجاب زیاد بخون

کتاب، ویس چیزایی که باعث بشه از لحاظ منطقی و فکری بیشتر رو انتخابت محکم بشی

تدوام این حال از شروع کردنش سخت تر و مهم تره ❤️

پاسخ:
اره سعیم همینه 
البته قبل از اینکه بپوشمش خیلی درباره ش مطالعه کردم
ولی قطعا باید بیشتر و دقیقتر مطالعه کنم 
مرسی عزیز دل 
انشالله بهترین ها در مسیر سبز زندگیت قرار بگیرن ❤

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">