سفر در وطن

سفرِ درونی، سفر از صفات مذموم به ستوده

سفر در وطن

سفرِ درونی، سفر از صفات مذموم به ستوده

چهل و سه

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۱۴ ق.ظ

بهم گفت چی شد _اربعین_ رفتی کربلا ؟ 

گفتم نمیدونم ، من نرفتم که ، بُرده شدم!

احتمالا دعای مریضام بوده ... 

گفت رفتی کربلا چه کار کنی ؟ 

گفتم پناه بردم ، من از حالِ بدِ همه ی روزگارم پناه بردم به کربلا ، 

گفت بازم میری ؟

گفتم آرزومه ... ولی بعید میدونم امسال لیاقت مجدد رفتن رو داشته باشم ... کارهایی که من امسال کردم، حرفهایی که زدم، نتونستم "کربلائی" بمونم ...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۰۸
نفس