سفر در وطن

سفرِ درونی، سفر از صفات مذموم به ستوده

سفر در وطن

سفرِ درونی، سفر از صفات مذموم به ستوده

پنجاه و هفت

دوشنبه, ۱ مرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۲۱ ب.ظ

عمیقااااااا حس فرسودگی و افسردگی دارم

احساس میکنم تو همهههههه چیز از هم سن هام عقب افتادم

مدرک

تحصیلات

مهارتها

پول 

سابقه بیمه

رزومه و مقاله و ...

ازدواج 

اتصال به اون بالایی

...

و هرچی که شما بخوایید اضافه کنید 

حالم بده 

و نمیتونم دست از مقایسه بردارم 

نمیتونم کاری کنم ، کاری از دستم برنمیاد

یعنی میاد ها

ولی 

افسرده و فرسوده ام

و دستم پیش نمیره کاری کنم 

حالم خوب نیست ...

موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۳/۰۵/۰۱
نفس

نظرات  (۳)

نباش این طوری ولی اگرم بودی ازش استفاده کن بنزینش کن برای حرکت

پاسخ:
نمیخوام بیخودی گله و شکایت کنم ها ولی اینی که دست منه آب هم نیس چه برسه به بنزین ...
۰۲ مرداد ۰۳ ، ۱۵:۳۵ معتاد چایخونه حرم

سلام نفس :) من اینجا رو میخونم:) همونطور که گفته بودم. 

از کی تا حالا مدرک و تحصیلات شده ملاک برتری؟! 

از کی تا حالا رزومه و مقاله حال ادما رو خوب کرده؟؟ 

چرا باید با این چیزا خودت رو مقایسه کنی و حس کنی با اینا خوشبخت میشی :(

اتفاقا تنها چیزی که شعور و خوشبختی نمیاره همین درس خوندنه

بعد هم اینکه هیچکس نمیتونه ایمان و اتصال ادما رو به خدا بفهمه. چون اونا یه چیز درونیه. میتونی تضمین کنی از نیت های بقیه با خبری؟ میتونی تضمین کنی اینا اون دنیا عاقبت بخیر میشن؟! میتونی تضمین کنی این ادما اصلا حق الناس گردنشون نیست؟! 

به ولله که هیچ چیز معلوم نیست... 

 

تو خودت اینقدررررر خوبیییییی ولی نمیخوای ببینی :)) با خودت قهر کردیااا

در حالی که ذاتت پاک و مهربونه ♥✨🌻

یکم با خودت مهربون باش دختر... کسی که امام حسین رو داره چرا باید حالش بد باشه ؟ :) 

♥🥰🥲

پاسخ:
سلام عزیزم 
مرسی از حرفهای قشنگت 
ولی خب واقعیت اینه که ما دقیقا مدرکمون ، رزومه مون، پولمون ، ماشینمون ، خونه مون هستیم ... و این یه واقعیت تلخه ..‌. بستگی داره کی بهت نگا کنه ، مثلا مصاحبه گر محل کارت رزومه ت رو نگا میکنه و خواستگارت خونه و ماشین پدرت و شغل و پول خودت رو .... 
۱۱ مرداد ۰۳ ، ۲۱:۲۱ حاج‌خانوم ⠀

سلام

شما که خیلی جوان‌تر از حقیری... خیلی زیاد...

اگر این 74 کنار اسم وبلاگت، سال تولدت باشد، یعنی 11 سال بزرگترم.

ما نمی دانیم روز قیامت، خدای متعال چگونه حساب می کند...

چی را با چی می سنجد...

اما اگر بخواهم کل افتخاراتم را لیست کنم، فقط زیارت ها را می شمرم...

هنوز هم می گویم بزرگترین ثمره دهه سوم زندگیم، حج بیت الله الحرام بود توی 25 سالگی!

آنقدر برایم بزرگ، شیرین، خاص و دوست داشتنی بود و هست که هنوز هم اگر بخواهم آن یک دهه را ببینم، می‌گویم آن یک دهه حج داشت. نمی گویم حالا حتماً حجم مقبول بود، نه!

ولی حج رفتم. خطاب خدای متعال قرار گرفتم و مست شدم از لذتی که تا امروز دیگر جنسش را تجربه نکردم....

 

چند روز پیش، دوستی پیامی فرستاد و دعایم کرد.

حداقل خدای متعال واسطه‌ام کرد چند نفری را امسال هوایی کنم که رفتند حج...

البته که کم توفیقی سر جای خودش که امسال فقط حسرت خوردم...

ولی ته دلم ذوق می کنم که خدای متعال واسطه ام کرد که چند نفری را عاشق حج کردم...

 

می دانم بضاعتم کم است، کتاب ننوشتم تا آدم ها را هوایی کنم، اما...

یک نفرش هم برایم کافی بود...

 

خیلی کار هست که باید بکنیم،

و هر کسی راه خودش را می رود...

پاسخ:
اولا ممنون که این همه وقت گذاشتید و نوشتید
ثانیا ببخشید اینقدر دیر پاسخ دادم و تایید کردم
بذارید پای کم لطفی من 💔 

صحبتهاتون کاملا درسته 
و از عمق وجود قبولشون دارم
ولی خب آدمیزاده دیگه ... یه وقتایی بهونه گیر میشه ... غرغر میکنه ... اینم حاصل همون اوقاته ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">